دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
22 فروردين 1403 - 12:30
باور‌های گوندوغان از یک فصل همکاری با آبی و اناری‌ها

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم
ایلکای گوندوغان، مغز متفکر بارسلونا به تجربیات ارزشمند فراوانی در فوتبال حرفه‌ای دست یافته؛ از جمله خوب می‌داند برای دست یابی به پیروزی چقدر باید سختی کشید و چیز‌های را فداکرد، حتی در راه فتح لیگ قهرمانان چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهند.
کد خبر : 905171

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از نقل و انتقالات مهم تابستان سال گذشته، حضور «ایلکای گوندوغان» از منچسترسیتی به بارسلونا بود. ستاره آلمانی بعد از پایان قراردادش نزد «آبی آسمانی ها» می‌خواست چالش جدیدی را آغازکند. در عین حال می‌کوشید همانند دوران موفق دورتموند و سیتی، در جمع آبی و اناری‌ها هم خود را به «تیم» و «مربی» تحمیل کند.

ستاره ۳۳ ساله که حالا حتی بازوبند کاپیتانی تیم ملی آلمان (مانشافت) را بر بازو می‌بندد، البته از همان سنین کم، به شکلی بازی کرده که عملکردش، ساده به نظر آمده، اما توانسته پیچیده‌ترین تاکتیک‌ها را در زمین پیاده کند.

هرچند دلیل دیگر موفقیتش، «شخصیت قوی» او در مستطیل سبز و خارج از آن بوده که به اعتقاد تحلیل گران تاثیر بسزایی در «تحمیل نوع بازی اش» داشته است.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

روزنامه ورزشی اسپورت، حالا در اواخر اولین فصل حضورش همراه با «بلوگرانا» گفت و گویی مفصل با این بازیکن خوشفکر و، اما موثر در زمین انجام داده که در پی می‌آید:

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*دوران کودکی

اگر بخواهم از کودکی ام حرف بزنم، باید تاکید کرد دوره بسیار خوبی داشتم. در خانواده‌ای عالی که همه نفراتش با هم صمیمی بودند، رشد کرده و به مدرسه می‌رفتم. روز‌ها بعد از برگشتن از مدرسه، اول تکالیفم را انجام می‌دادم. بعد هم برای فوتبال بازی کردن با هم سن و سالانم بیرون می‌رفتم. با برادرم می‌رفتیم دم در خانه دوستان، زنگ شان را می‌زدیم. همه جمع می‌شدیم و تا شب فوتبال بازی می‌کردیم. یادم هست خیلی وقت‌ها، حتی با توپ می‌خوابیدم. واقعا از آن دوره خاطرات خوبی دارم.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*انجام بازی خوب و موثر

بخش زیادی از دوران کودکی ام را در تیمی کوچک بازی کردم که آکادمی باشگاه معروفی هم نبود. ۱۵، ۱۶ ساله بودم که شروع به بازی در سطوح بالاتر کردم. در ۱۲، ۱۳ یا ۱۴ سالگی خودم را دیدم که با بچه‌های دیگر بازی می‌کنم. همان موقع متوجه شدم نسبت به سایرین، بهتر بازی می‌کنم. زمانی که به آکادمی بوخوم آمدم، اولین بار بود که موفق شدم خودم را با بازیکنانی در بالاترین سطح مقایسه کنم. سال اول خیلی سخت نبود، اما زمان می‌خواستم تا سازگار شوم. بعد هم خیلی سریع خودم را وفق دادم تا جایی که در ۱۷ سالگی می‌گفتم شاید فرصت را پیداکنم فوتبالیستی حرفه‌ای شوم.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*تفاوت فوتبال امروز با قبل

وقتی بپرسید حالا همان احساس لذت از فوتبال دوران کودکی را دارم یا خیر، احتمالا باید جواب منفی دهم. چون فوتبال کنونی برایم جنبه حرفه‌ای دارد و مثل آن موقع نیست که فقط بیرون از خانه با بچه‌ها بازی کنم و غرق در شادی و لذت شوم. آن موقع فوتبال جنبه لذت و تفریح داشت. اما حالا موظفم مقابل میلیون‌ها نفر، با فشار زیاد، تلاش کنم و حتی اشتباهی هم مرتکب نشوم. در این شرایط باید با مسئولیت پذیری برای موفقیت تیمم تلاش کنم. در واقع در موقعیت کنونی بیشتر برای شادی و احساس غرور هواداران، به میدان می‌روم. مشخص است که اولویت هایم تغییرکرده اند. با این همه هنوز هم فوتبال را دوست دارم. هنوز هم عاشق کاری هستم که انجام می‌دهم. حتی دوست دارم در چالش‌ها باشم و بر لحظات دشوار غلبه کنم. در واقع یکی از دلایل حضورم در بارسا، همین بوده. ۷ سال فوق العاده را در منچسترسیتی گذراندم، اما بعد دیدم نیاز به تغییر دارم. این که کاری متفاوت کنم و خودم را باز دوباره به چالش بکشم.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*اولین خاطره از بارسلونا

شاید اولین خاطره ام از بارسا تیم فرانک ریکارد با رونالدینیو، اتوئو، مسی جوان، ژاوی و اینیستا جوان، پویول در عقب زمین و ویکتور والدس در دروازه باشد. عاشق بازی‌های آن تیم بودم. بیش از همه سبک بازی آن تیم بود که توجه ام را جلب می‌کرد. همه این نفرات، فوق العاده بودند، اما دوست داشتم ببینم چطور فوتبال را آنقدر ساده و جذاب بازی می‌کنند. آدم تا وقتی که سنش کم است، دلش می‌خواهد ببیند هر ستاره چه کار تکنیکی انجام می‌دهد یا چطور شوت و ضربه می‌زند. اما وقتی بزرگتر می‌شود، از ساده بازی کردن فوتبال لذت می‌برد و همین فوتبال ساده، چقدر هم می‌تواند موثر باشد. این ویژگی را بعدا در زمان مربیگری گواردیولا هم دیدم. در واقع دیدن این مدل بازی، باعث شد تا عاشقش شوم.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*سبک بازی شخصی

از همان زمان کودکی، پیوسته خیلی چیز‌ها یادگرفته ام. در همه حال بازیکنی بودم که به اجرای درست کار در زمین فکر می‌کردم. یعنی وقتی در زمین هستم، فقط به فکر خودم نباشم. بلکه وضعیت هم تیمی هایم را نیز در نظر بگیرم. هدف نهایی ام این بوده چطور همه توپ را درست از دفاع بگیریم، به میانه میدان برسانیم و بعد حمله را آغازکنیم. البته در این زمینه، هیچوقت به گستردگی افکار تاکتیکی گواردیولا نمی‌رسم

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*دلیل انتخاب بارسلونا

در این زمینه دو دلیل کلی وجود دارد. یکی به این خاطر که بارسلونا از زمان کودکی، همیشه تیم رویاهایم بود. عاشق تماشای بازی اش بودم. سبک بازی اش بر من که کودکی فوتبال دوست و بعد‌ها نوجوانی شیفته یادگیری بود، تاثیرداشت. دلیل دیگرم، حضور ژاوی بود. این حقیقتی غیرقابل کتمان است که او فصل گذشته با من تماس گرفت و ساعت‌ها صحبت کرد. با تعریف بسیار از من، به طور دقیق شرح داد چه انتظاری از حضورم دارد. حرف هایش مرا متقاعد کرد که به اینجا بیایم. هرچند می‌دانستم این بارسلونا با تیم ۱۰ سال قبل تفاوت دارد. با این وجود می‌خواستم بخشی از این تیم باشم. می‌دانستم بازی در همین بارسا، سختی‌های دارد، اما من در همه دوران فوتبالم، هرگز فصلی نبوده که کارم راحت باشد. حتی فصل قبل هم که با سیتی سه گانه گرفتیم، همه چیز راحت نبود. چون در زندگی همه، همواره فراز و نشیب هست. در واقع شما یاد می‌گیرید، آن فراز و فرود‌ها را درست مدیریت کنید. مطمئن باشید اگر همیشه در اوج باشید، هیچوقت قدر بالارفتن را نمی‌دانید. به نظرم نه فقط فوتبال بلکه کل زندگی یک فرایند است. چون در زندگی همه ما، لحظات ناامیدکننده ایی وجود داشته، اما در عین حال لحظات خارق العاده‌ای را هم پشت سرگذاشته ایم. از این رو فوتبال مثل زندگی است.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*راز موفقیت

آدمی پیچیده‌ای نیستم و راز خاصی هم ندارم. اما در ارتباط با فوتبال می‌گویم همیشه دنبال پیروزی در آن می‌گردم. یعنی می‌خواهم فاتح باشم. اما قبل از این که یک برنده باشم، چیز‌های زیادی را هم از دست داده ام، چون شما نمی‌توانید بدون باخت، برنده شوید.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*بارسای کنونی

فکر می‌کنم بارسلونای اخیر در مسیر برد و فاتح شدن قرارگرفته. در ۲ ماه و حتی ۲ ماه گذشته، احساس می‌کنم به عنوان یک تیم واقعی، تکامل یافته ایم. نتایج نشان می‌دهند در دفاع بسیار قوی هستیم. بسیار خوب دفاع می‌کنیم و گل‌های زیادی هم می‌زنیم. با این حال هنوز جا برای بهترشدن داریم. چون پتانسیل زیادی در تیم نهفته هرچند که از لالیگا کمی فاصله گرفته ایم، اما اگر مثل هفته‌های اخیر به کار ادامه داده، می‌توان به دستاورد‌های مهمی رسید.

برای کسب برد، گاهی هم باید باخت؛ لیگ قهرمانان بی رحم است، اما مایلم در فینال با منچسترسیتی روبه رو شویم

*رویارویی با پاری سن ژرمن

اگر مانند بازی با ناپولی بازی کنیم، شانس خواهیم داشت. آنوقت می‌توان با پاریسی‌ها رقابت کرد که برای این منظور بیش از همه باید به فکر کنترل بال‌ها باشیم.. به هرحال کسی از آینده خبر ندارد. این را هم می‌دانم که لیگ قهرمانان بی رحم است و بسیاری از مردم انتظار نداشتند بارسلونا را در یک چهارم نهایی جام ببینند. اگر روند اخیر را خوب ادامه دهیم و تصمیمات بهتری هم بگیریم، احتمال دارد به فینال جام برسیم. در این حالت، دوست دارم با منچسترسیتی روبرو شویم.

*برنامه آینده

با بارسلونا قراردادی دوساله امضا کرده ام که هنوز یک سال دیگرش مانده، اما بعد از سال‌ها کار دراین محدوده، یادگرفته ام فوتبال به وضعیت امروز تو کاردارد. صادقانه می‌گویم شاید مربی بیاید که من، مورد نظرش نباشم که در این حالت همه تصمیماتش را می‌پذیرم.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته